vasael.ir

کد خبر: ۸۸۸۰
تاریخ انتشار: ۱۹ تير ۱۳۹۷ - ۱۴:۱۲ - 10 July 2018
حجت‌الاسلام ایزدهی/ جلسه27 (97-96)

فقه سیاسی| بررسی اختیارات حاکم در بحث پیوند عضو

وسائل ـ هر عضوی که از بدن انسان جدا می شود آیا نجس است؟ و بعد از اینکه به بدن وصل می‌شود آیا نجس است یا خیر؟ آیا فرقی بین اعضای بدن مسلمان و اعضای بدن، ذاتا نجس مثل کافر وجود دارد یا خیر؟ آیا حاکم می‌تواند جلوی آن را بگیرد یا خیر؟
به گزارش خبرنگار وسائل، درس خارج فقه سیاسی، حجت‌الاسلام والمسلمین سید سجاد ایزدهی، 12 آذر ماه 96 در مدرسه عالی فیضیه قم برگزار شد که در ادامه بحث بررسی پیوند عضو، موضوع اختیارات حاکم را تبیین کرد که متن درس در ادامه تقدیم می‌شود.
 
 
جلسه گذشته بحث ما در این بود که گوش یا هر عضوی که از بدن انسان جدا می شود آیا نجس است؟ و بعد از اینکه به بدن وصل می‌شود آیا نجس است یا خیر؟ آیا فرقی بین اعضای بدن مسلمان و اعضای بدن، ذاتا نجس مثل کافر وجود دارد یا خیر؟ آیا حاکم می‌تواند جلوی آن را بگیرد یا خیر؟
 
 
خلاصه بحث: بحث در سؤال اول توسط استاد مطرح شد و گفتند که در اینجا چهار دسته روایت داریم:
 
1- یک دسته از روایات روایاتی است که که گویا شخصی یه توری گذاشته است و چون حیوان در تور گیر کرده و دست و پا زده است؛ دستش یا پایش کنده شده است.
 
2- دسته دوم روایاتی هستند که می گویند بز، گوسفند در کوه‌ها دمبه هایشان بزرگ می شود و آن را می برند تا به زمین نخورد.
 
3- دسته سوم روایاتی هستند که یک عضوی از انسان قطع شده است.
 
4- و دسته چهارم روایاتی است که در مورد زگیل یا جوش و یا پوست لب می باشد.
 
هر 4 دسته روایات به غیر از مورد چهارم که می گویند نجس نیست، سه قسم اول تعبیر به میته می‌کنند و اجماعی است و میته نجس است، همه چیز توسط روایات مشخص می شود و کار پزشک نیست، پزشک مثلا فقط نبض را می‌فهمد و کار قلب را می‌فهمد؛ ولی حکم آن را فقیه می‌فهمد.
 
اصل بحث: بحث ما در این بود که گوش یا هر عضوی که از بدن انسان جدا می شود آیا نجس است؟ و بعد از اینکه به بدن وصل می شود آیا نجس است یا خیر؟ آیا فرقی بین اعضای بدن مسلمان و اعضای بدن ذاتا نجس مثل کافر وجود دارد یا خیر؟ آیا حاکم می تواند جلوی آن را بگیرد یا خیر؟
 
اقوالی گذشت عده‌ای گفته بودند که این میت است و میت نجس است و نباید با انسان باشد این را کجا آورده اند یک بحثی را قدما عمدتا آورده اند و معاصرین هم آورده اند عضو مباناز انسان یا حیوان حکمش چیست ؟ آیا نجس است یا خیر؟
روایات زیادی وجود دارد و مطرح کرده اند مرحوم همدانی در مصباح الفقیه ، امام، خوئی همه به تفصیل بیان کرده اند؛ در عروه هم بحث شده است آقای فاضل، مرحوم شهید صدر و . . .  همه گفته اند به تفصیل سه سر فصل دارد: 
1- عضو مبان از حیوان
2- عضو مبان از انسان
3- اعضای کوچک مثل زگیل، جوش، پوست لب، نکته جالب این است که در این روایات از عضو جدا شده به میت یا میته تعبیر شده است.
میت چیست میته چیست؟ فرق آنها در چیست؟ ماتحله الحیاة چیست؟ که گفتیم چهار چیز به صورت عمده است مو، ناخن، استخوان و دندان.
 
سؤال: به نظر می آید میت مستقلی است که روح در آن رفته است مثل بدن انسان، ولی میته مستقل نیست، عضوی است که روح در آن رفته است.
 
استاد: این اشتباه است مثل حیوان مرده را میت می گویند در روایت تعبیر اینطوری کرده است و در برخی از جاها به موردی که امکان برگشت دارد میت هم نمی گویند؛ بلکه حی می گویند.
اصطلاحی که رایج است حیثیت میت هنجاری است بر سبیل مجاز نبوده است، مثلا حیوانی ذبح نشده یا ماهی که در آب مرده است یا همان غیر مذکی را می‌گویند، میته، انسان را اصلا میته نمی گویند بر انسان میت اطلاق می شود؛ اما به حیوانی که بر سبیل شرعی ذبح شده است و جان داده، مذبوح یا مقتول یا مصطاد و یا... می گویند، اما اگر بر سبیل شرعی نبود میته می گویند و دیگر قابلیت استفاده ندارد.
در روایات به عضو قطع شده از بدن میت را میته می گویند؛ ولی از اساس نه میت است و نه میته؛ مرگ به چیزی اطلاق می شود که استقلال حیات دارد، لذا گفته نمی شود دستم مرد یا پایم مرد، مقطوع از حیوان را تعبیر به میته می کنند؛ یعنی دست یا پای قطع شده، علی الظاهر تعبیر به مرده یا مردار کنایتا است، اطلاق مرده یا مردار واقعی نیست.
مرگ مغزی؛ یعنی مرده ای که مردن او ناشی از مردن مغز اوست مرگ را مستند به مغز می کنند؛ اما نمی گویند مغزش مرده است، مردن به انسان حیوان در خت یعنی به کل می گویند به جزء نمی گویند میته هم یک بعد هنجاری دارد و فقط در اسلام است؛ ولی شامل گیاه و انسان نمی شود و فقط حیوان آنهم حیوانی که قابلیت مصرف ندارد، چون نجس است؛ لذا هم به حیوان حلال گوشتی که ذبح شرعی نشده است، اطلاق می شود و هم حرام گوشتی که مرده باشد گفته می شود آنهم می گویند مردار.
 
روایات تعبیر کرده اند از عضو مبان از میت به میته یعنی چی؟ 4 دسته روایت داریم:
1- یک دسته از روایات روایاتی است که که گویا شخصی یه توری گذاشته است و چون حیوان در تور گیر کرده و دست و پا زده است دستش یا پایش کنده شده است.
2- دسته دوم روایاتی هستند که می گویند بز، گوسفند در کوهها دمبه هایشان بزرگ می شود و آن را می برند تا به زمین نخورد.
3- دسته سوم روایاتی هستند که یک عضوی از انسان قطع شده است.
4- و دسته چهارم روایاتی است که در مورد زگیل یا جوش و یا پوست لب می باشد.
 
هر 4 دسته روایات به غیر از مورد چهارم که می گویند نجس نیست سه قسم اول تعبیر به میته می کنند و اجماعی است و میته نجس است، همه چیز توسط روایات مشخص می شود و کار پزشک نیست، پزشک مثلا فقط نبض را می فهمد و کار قلب را می‌فهمد ولی حکم آن را فقیه می فهمد.
اما دسته اول روایات که در مورد شکاری است که در تور گیر کرده و دست و پازده است و عضوی از او قطع شده است:
1ـ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ وَ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَیْسٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع)‏ مَا أَخَذَتِ الْحِبَالَةُ مِنْ صَیْدٍ فَقَطَعَتْ مِنْهُ یَداً أَوْ رِجْلاً فَذَرُوهُ فَإِنَّهُ مَیِّتٌ وَ کُلُوا مَا أَدْرَکْتُمْ حَیّاً وَ ذَکَرْتُمُ اسْمَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِ.
ترجمه: می‌فرماید آن حیوانی که در تور گیر کرده است و دست یا پایی از آن قطع شده است، آن عضو قطع شده را دور بیندازید چرا که میت است؛ ولی آن مقدار از حیوان که زنده است ذبح شرعی کنید و استفاده کنید.
2- حُمَیْدُ بْنُ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: مَا أَخَذَتِ الْحِبَالَةُ فَقَطَعَتْ مِنْهُ شَیْئاً فَهُوَ مَیِّتٌ وَ مَا أَدْرَکْتَ مِنْ سَائِرِ جَسَدِهِ حَیّاً فَذَکِّهِ ثُمَّ کُلْ مِنْهُ.
ترجمه: ترجمه این روایت دقیقا شبیه ترجمه روایت اول است و روایت مشکل سندی هم ندارد؛ اما واژه حمید در واقع حُمَید است، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
3- الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: مَا أَخَذَتِ الْحِبَالَةُ فَقَطَعَتْ مِنْهُ شَیْئاً فَهُوَ مَیِّتٌ وَ مَا أَدْرَکْتَ مِنْ سَائِرِ جَسَدِهِ حَیّاً فَذَکِّهِ ثُمَّ کُلْ مِنْهُ.
این روایت هم سندش صحیح است و موید مدعای ماست.
4-اَبَانٌ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: مَا أَخَذَتِ الْحِبَالَةُ فَانْقَطَعَ مِنْهُ شَیْ‏ءٌ أَوْ مَاتَ فَهُوَ مَیْتَةٌ.
آنچه مسلم است این است که مراد از میت در روایات به نسبت به برخی از اعضا  است که میته نامیده می شود هم چنانکه در روایت چهارم به آن اشاره شده است چرا که مراد از موت و مرگ رفتن روح است و این هر چند که به برخی از اعضا صدق می کند ولی مراد از آن در اینجا این است که عضو بعد از رفتن روح میته می شود.
عضو قطع شده به آن اطلاق میته نمی‌شود؛ لذا کسی نمی گوید نجس است و دلیلی بر نجاست عضو مبان وجود ندارد، ولی دلیل بر عدم جواز اکل وجود دارد؛ فرض روایت حمید به قصد اکل است می‌فرماید فقط این قسمت را نخور و مابقی را بخور؛ آیا جمع انتفاعات از این ممنوع است؟ آیا این نجس است؟
مرحوم همدانی در مصباح الفقیه می فرماید این روایت دلالت ندارد، حکم میته دارد؛ اما خود میته که نیست، خیلی از آقایان به ایشان نقد کرده اند و گفته‌اند فقط به اکل اختصاص ندارد؛ ولو اینکه مورد صید باشد و صید بحث از خوردن آن است؛ ولی چرا می گویند میته است می‌تواند بگوید نخور آن را، وقتی می گوید میته است، یعنی نجس هم هست و آن را نخوردر مقام دست زدن به آن نیست؛وقتی می گوید میته یعنی کل احکام میته را دارد و مردم هم همین را می فهمند.
قطعا مراد میت نیست مجاز است، قطعا مراد میته هم نیست، مجاز است، بلکه تشبیه کرده است؛ یعنی همه احکام میته هم به این باید حمل شود، نازل منزله میته است، اینجا قدر متیقن می شود یا اطلاق حاکم است مورد اینجا اکل است؛ اما قدر متیقن اکل نیست؛ اما استدلال می کند فانه میت یا فهو میتة یعنی همه احکام این دو اینجا می آید، ممکن است کسی بگوید ممکن است مراد از اکل مطلق فایده باشد بحث ما انسان است و روایات بحث حیوانات دارد./907/م
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۳ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۰:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۱۴:۳۶
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۵۶
غروب آفتاب
۱۹:۵۲:۳۴
اذان مغرب
۲۰:۱۰:۳۹